من و دیگر هیچ

وقتی ارزش ها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند

من و دیگر هیچ

وقتی ارزش ها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند

جستجو

گزینه های اول و دوم:

به گمانم یکی از searchهای دختران راهنمایی باشد.


پ.ن:برای مشاهده ی سایز اصلی رو عکس کلیک کنید.

کیسه هوا

دیروز یه کیسه هوا خریدم دوتا چیپس هم داخلش بود.خیلی باحاله نه!

شرافت

شرافت یک مرد همانند ب.ک.ارت یک زن است،لکه دار که شد جبران ناپدیر است.

بعضی ها

بعضی ها فکر میکنن خیلی تیزن،سوزن هم تو همین فازا بود نخ رفت پشتش.

ترک خر

ترک خر

سالهاس که منم و یه دنیای کوچیک،یه چیزی مثل شخصیت که اینجاس،یه عزتی که سالهاس که دارمش،یه شرف که تموم نانم رو دادم تا نخام بفروشمش،یه اسم،یه فرهنگ که اصالتش به تمام وجود کورش کبیر ات می ارزه.من یه ترک ام.

همونی که اگه هم نژاد مزخرف بی شعور آریایی تو نتونه بفهمه چراغ قرمز یعنی چی،با افتخار صداش میزنی،همونی که تو ی با فرهنگ با تاریخ 7هزار ساله ات که گویا ذوالقرنین زمان رو هم داشتی،وقتی جلوی دو  کلمه حرف حسابم کم میاری  مدام جنسیتش رو متذکر میشی،مدام داد از خریتش میزنی.

نمی دونم،اینروزا خوب که فکر می کنم میبینم حق با توست،وقتی تو خواهر می فروشی و شرف تا ادعای جردن نشینی ات را به اثبات برسونی،من نونم رو فروختم تا شرف داشته باشم.خب مگه این خریت نیس؟

وقتی محرم تو خلاصه میشه به یه مادر و چندتا خواهر (اونم از نوع تنی اش) و مابقی رو با مکتب فروید به فیض میرسونی و من به گمانم تمام عالم ناموس آدمیست،خب باید هم خر صدام کنی.

قرآن ات رو آتیش کشیدن،اما باز وطنت رو می فروشی برا یه گرین کارت،باید هم به منی بخندی که قسم حضرت عباس ام وجودم رو هم میبره.

28 تومن میندازن جلو ات و میگن بدو تا 9 شب بیشتر شه یه سگ دیگه میبره،و تو هم با فرهنگ 7 هزار ساله ی آریایی همه چیزت رو میدی به یه قطعه کارت پلاستیکی که میگن یارانه توشه.

راس میگی داداش من خرم.

آره من ترک خر هستم.

چیزهایی برای سپاس

خانه ای دارم هر چند گچو گلی وآبخورده ولی همیشه پایدار.

حیاطی دارم کوچک ولی دلباز تر از یک باغ.

درختی دارم که اگر شاخه اش را بشکنم باز هم میوه ام میدهد.

شبی دارم که ستاره هایش همیشه چشمک میزنند.

تیر برقی دارم چوبی که هنوز بوی روغن سیاه و بچگی هایم را میدهد.

کوچه ای دارم خاکی ولی پر از سنگ های هفت سنگ کودکی.

موبایلی دارم ساده ولی سرگرمی دارد به نام "مار بازی".

تابستان ها استخر و باشگاه نمیروم ولی ظهرها به "انار دزدی" مشغولم(فقط چند تا دونه)

چشم هایی دارم با اعتماد همچون دوستانم.

و خدایی دارم که در همین نزدیکی ست.

پ.ن.پستی بود متفاوت با همه ی پست هایم برای اینکه ناشکر نباشم.

پ.ن2.بدون شک همه ی شما یکی از این ها رو دارید.


حال همه ی ما خوب است

به سرعت گیر وسط اتوبان.

به مزخرف بودن کلید اسرار

به طولانی بودن صف یارانه

به س.ک.س.ی بودن شبکه فارسی one.

به ابروی نازک راننده تاکسی.

به شال 30 سانتی ستایش.

به شعار پرست بودن "یاس".

به مرام معتاد کنار خیابون.

به پارتی کلفت دختر همسایه.

به اسباب بازی های چینی.

به قطره های عرق یک کارگر.

به چشم های آبی زهرا.

به خیار و ماست شب عید.

به تسبیح 101 دونه ای مادر بزرگ.

به رژلب لب قرمز علیرضا حقیقی.

به تیکه انداختن گوگوش.

به آگهی استخدام روی دیوار.

به خدا.

 حال همه ی ما خوب است.


منو ببخش

خدایا منو ببخش که تو یه کشوری زندگی میکنم که 

ورزشش به خاطر اسباب بازی حاضره شرفش رو بفروشه.

خدایا منو ببخش که روزانه صد تا مرد رو می بینم که ابروهاشونو نازک کردن.

خدایا منو ببخش من نمیخوام ببینم که کنار خیابون فحشا می کنن.

خدایا منو ببخش که تو تلوزیونمون همجنس بازی رو تبلیغ میکنن.

خدایا منو ببخش وقتی تو مسجد همه میرن سجده شرت play boy میبینم.

خدایا منو ببخش که گاهی شک می کنم آیا حضرت محمد(ص) بیشتر به من خدمت

کرده یا ادیسون.

خدایا منو ببخش


ساسی مانکن

ساسی مانکن،عشق قشنگ دخترانه ی  روزگار ما.
ساسی مانکن،منجی عقده ها،معصوم پاک نازک ساق.
ساسی مانکن،خفت خوان نکبتی سفره ها.
ساسی مانکن،فرهنگ نمای،ذات گشا.
ساسی مانکن،لذت همخوابی با هرچه بی غیرتی ست.
ساسی مانکن،یعنی منی که پورن استار خوانم
ساسی مانکن،دردی که با هیچ دیواری نمی توانی بکوبیش.
ساسی مانکن،فرهنگی که شاید سالهاست خوابش برده میان آلت محترم تناسلی آریایی.
 امان،شاید آمده تا یادمان دهد اول آبجی صدا کنیم بعد از بکارت قصه ها گوییم
شاید آمده جک گوی صف های بلند انتظار یارانه ایمان باشد
جلوی عابر بانک محترم،عابر بانکی که این روزها همه پارچه های سبزشان را به آن می بندند.
و خوش به حال سوسن خانوم.تفسیر همه ی دردهای جنوب شهری ست،با آن ابروهای کمانش.

پ.ن.به قول یکی از دوستان با پوزش،به دلیل استفاده از بعضی کلمات نا مناسب.

روزگار


بعضی ها با کت و شلوار

بعضی ها با فروختن خود

بعضی ها با شکم

بعضی ها با تسبیح

و بضی ها با فروختن زندگیشان روزگار خود را می گذرانند.

شما چگونه طی میکنید روزگار را؟

پ.ن.خدایا خیلی شانس آوردی که فروشی نیستی،خیلی.


انتخاب

انتخاب دانشگاه معلم برای یکی از دانش آموزان (دوستم)

1.دانشگاه غیرانتفاعی شیراز

2.دانشگاه دولتی اصفهان

3.دانشگاه دولتی بوشهر

4. . . .

خب کسی که نمیتونه دانشگاه آزاد قبول بشه دانشگاه دولتی رو چه جوری . . .(اونم مال اصفهان)

پ.ن.بعضی موقع ها آدم به خودش امیدوار میشه.


مادر

شاید روزت را فراموش کنم اما شب هایی را که برایم بیدار ماندی را هرگز.

روزت مبارک ای جومونگ من.



پ.ن.ولنتاین رو به هر آدم نا محرم و بی غیرتی و مزخرفی تبریک گفتی.

به مادرت بگو  " دوستت دارم مادر ".

میدانی؟

میدانی چشم هایی که هر روز میان هزاران پیاده رو سو میزند تا شهوتی را خریدار باشد.
چشم هایی که ذات پنهان امثال من را می نمایاند.
چشم هایش.آن چشم هایش با رژلب قرمزی که انگار باز خلقت شهوت را می خواهد یادم آورد.
لب های گردان با ساقهایی که باز خوش ذاتی من را با منطق فروید اثبات می کند.
وای بر من.وای...
ابهت کاشته بر جوی کنار گذر است حال همیشه ی ماها.


پ.ن:به قول یکی از دوستان(با پوزش).

اثبات

فرق بین لباس های من و دوستم ۱۰۰ هزار تومنه. 


یه چیز هایی واقعا وجود دارن ولی نمیشه اثباتش کنی.
مثل وجود خدا.

فاطمه(س)

 

 

شهادت مادرم فاطمه افسانه نیست.

غصه

  

ما در جست و جوی تکه ای نان هستیم و شما
بزرگترین مشکلتان این است که
شب با کدام لباس خواب بخوابید. 

پ.ن.غصه نخور جیب های من هم صدای سکه می دهند.

 

منم مسلم !

منم مسلم.همونی که هیچوقت هیچ جنس ضعیف مونثی نتونسته کوچکترین تاثیری رو ش بذاره.
منم مسلم،منی که میتونم با حرفام تو رو برگردونم اینجا تا باز بنویسی.تا بگی که نمیری.
منم مسلم،منی که فقط یه حس دارم و یه عشق.اونم مادر.
کسی که هیچ نمیداند از عشق.
منم مسلم،کسی که خوب میداند هوس های بچه دبیرستانی یعنی چه.
منم مسلم،یه مرد.که هیچوقت به هیچ روسپی ای خیانت نکرده چه رسد به بقیه.
منم مسلم،حرمت دار همه ی نگاههایی که هر روز میبیننم و هر روز باید توضیح دهم و بفهمانم.
اینقدر دم از نافهمی بقه نزن.
بفهمانم این را که،نیستم من آن هرزه چشم تیز تهرانی.
منم مسلم  و تو به گمانم یکی از همان دختر دبیرستانی ها.
من مرد م.فقط برای نان التماس میکنم و بس.
نمی دانم اما قدر نگاههایی که ملتمس عشق اند(خودت را عشق فرض نکن) را بدان.
برو.اینجاها جای بی ثیات ها نیست.
برو پی همان وبلاگ هایی که هر کدامشان 6 ماه بیشتر عمر نمی کنند و هر روزشان چهچه و به به هر متنی است که میخوانند و به گمانم کمتر هم میفهمند.

پ.ن:متنی سانسوری در جوابیه یه مثلا فهیم.
پ.ن2:اینجا آنی ام که خود خواهم،نه آنکه تو فهمی.


باور

باور کنید دنیا دو روز نیست.
اگه دو روز بود چرا خدا براش هفت روز وقت گذاشت؟
اگه دو روز بود چرا یه جور زندگی نمی کنیم که انگار امروز روز آخره؟
اگه دو روز بود چرا هر دفعه خورشید مجبوره که طلوع کنه؟
دنیا دو روز نیست.
دنیا یک عمره.
اگه دو روزه نماز خوندن رو می خواهیم چیکار؟برای چی مسجد بریم؟
اگه دو روزه چه لزومی داره زیرآب دوستمون رو بزنیم؟
اگه دو روزه لازم نیست که دیگه کار کنیم،واسه پول دینمون رو بفروشیم. 
اگه دو روزه اسلام یعنی چی؟خدا یعنی چی؟
اگه دو روزه این همه بدبختی برای چیه؟
ایمان نداری که دنیا دو روز نیست پس برو همون سیگارت رو بکش.
اصلا رو چه حسابی میگن دنیا دو روزه چرا 1 سال نباشه؟
تقصیری نداری اگه منم آرامش و پول تو رو داشتم می گفتم دنیا دو ساعته!!
نمی دانم شاید دو روز بودن دنیا مرهمی است برای دردهایت،ولی. . . 
باور کن دنیا دو روز نیست.
قول می دم.  

قهر

تنها دلیلی که با خدا دوست نیستم
به گذشته های دور بر می گردد
اینکه خانواده شش نفره ما در اتاق کوچکیزندگی می کرد
و خدا که تنها بود،
خانه اش از خانه ی ما بزرگ تر بود.

سابیر هاکا

خــــــدا



خدایا من اینجام،تو کجایی؟

پ.ن:راستی کدوم رژلبت با کفش های مهمونی امشبت سته؟!!