من و دیگر هیچ

وقتی ارزش ها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند

من و دیگر هیچ

وقتی ارزش ها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند

عقل زن کامل نیست!!

مادر کودکش را شیر می دهد

و کودک از نور چشم مادر

خواندن و نوشتن می آموزد

وقتی کمی بزرگتر شد

کیف مادر را خالی می کند

تا بسته سیگاری بخرد

بر استخوان های لاغر

و کم خون مادر راه می رود

تا از دانشگاه فارغ التحصیل شود

وقتی برای خودش مردی شد

پا روی پا می اندازد

و در یکی از کافه تریاهای روشنفکران

کنفرانس مطبوعاتی ترتیب می دهد و می گوید :

عقل زن کامل نیست ...


پ.ن.کسانیکه نمی خوانند تصور می کنند می دانند

اگر احساس می کنید این متن ارزش خوانده شدن دارد، لطفاً آنرا انتشار دهید 

فرهنگ غنی

برادر و خواهر مسلمان و عزیز لطفا آشغال نریزید.

جون عزیزت آشغال نریز.

لطفا آشغال نریزید،با کمال تشکر.

لطفا آشغال نریزید.

لطفا آشغال نریزید،در صورت مشاهده برخورد میشود.

لعنت بر پدر و مادرش که آشغال بریزد.

بی ناموس آشغال نریز.

 (بوووووق) که آشغال بریزد.

(با پوزش) جنده آشغال نریز.

و ...

بقیه رو شرم دارم بگم.


این است فرهنگ غنی ایرانی.

نسل ما

ما نسل بوسه های خیابانی هستیم ،

نسل خوابیدن با اس ام اس ،

نسل درد و دل با غریبه های مجازی ،

نسل غیرت روی خواهر ، روشنفکری روی دختر همسایه ،

نسل لایک و پوک از روی قرض ،

نسل کادو های یواشکی ،

نسل خونه خالی و دعوت شام ،

نسل پول ماهانه ی وی پی ان ،

نسل صف و دعوا ،

نسل تف ، وسط پیاده رو ،

نسل هل ، توی مترو ،

نسل مانتو های تنگ ،

نسل " شینیون " زیر روسری ،

نسل شرت " play boy " هنگام سجده ،

نسل کارگران پیر مو رنگ کرده برای جوانی و پیشنهاد کار ،

نسل شارژهای اینترنی ،

نسل " copy , paste " ،

نسل عکسای لختی در ساحل دوبی ،

نسل جمله های کوروش و دکتر ،

نسل فتوشاپ ،

نسل دفاع از فاحشه ها ،

نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس ،

نسل سوخته ، نسل من ، نسل تو !

یادمان باشد ، هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم ،

بین عذاب هایمان ، مدام بگوییم ، یادش بخیر ،

دنیای ما هم همین طوری بود


                                                                                     منبع:google

ترک خر

ترک خر

سالهاس که منم و یه دنیای کوچیک،یه چیزی مثل شخصیت که اینجاس،یه عزتی که سالهاس که دارمش،یه شرف که تموم نانم رو دادم تا نخام بفروشمش،یه اسم،یه فرهنگ که اصالتش به تمام وجود کورش کبیر ات می ارزه.من یه ترک ام.

همونی که اگه هم نژاد مزخرف بی شعور آریایی تو نتونه بفهمه چراغ قرمز یعنی چی،با افتخار صداش میزنی،همونی که تو ی با فرهنگ با تاریخ 7هزار ساله ات که گویا ذوالقرنین زمان رو هم داشتی،وقتی جلوی دو  کلمه حرف حسابم کم میاری  مدام جنسیتش رو متذکر میشی،مدام داد از خریتش میزنی.

نمی دونم،اینروزا خوب که فکر می کنم میبینم حق با توست،وقتی تو خواهر می فروشی و شرف تا ادعای جردن نشینی ات را به اثبات برسونی،من نونم رو فروختم تا شرف داشته باشم.خب مگه این خریت نیس؟

وقتی محرم تو خلاصه میشه به یه مادر و چندتا خواهر (اونم از نوع تنی اش) و مابقی رو با مکتب فروید به فیض میرسونی و من به گمانم تمام عالم ناموس آدمیست،خب باید هم خر صدام کنی.

قرآن ات رو آتیش کشیدن،اما باز وطنت رو می فروشی برا یه گرین کارت،باید هم به منی بخندی که قسم حضرت عباس ام وجودم رو هم میبره.

28 تومن میندازن جلو ات و میگن بدو تا 9 شب بیشتر شه یه سگ دیگه میبره،و تو هم با فرهنگ 7 هزار ساله ی آریایی همه چیزت رو میدی به یه قطعه کارت پلاستیکی که میگن یارانه توشه.

راس میگی داداش من خرم.

آره من ترک خر هستم.

حال همه ی ما خوب است

به سرعت گیر وسط اتوبان.

به مزخرف بودن کلید اسرار

به طولانی بودن صف یارانه

به س.ک.س.ی بودن شبکه فارسی one.

به ابروی نازک راننده تاکسی.

به شال 30 سانتی ستایش.

به شعار پرست بودن "یاس".

به مرام معتاد کنار خیابون.

به پارتی کلفت دختر همسایه.

به اسباب بازی های چینی.

به قطره های عرق یک کارگر.

به چشم های آبی زهرا.

به خیار و ماست شب عید.

به تسبیح 101 دونه ای مادر بزرگ.

به رژلب لب قرمز علیرضا حقیقی.

به تیکه انداختن گوگوش.

به آگهی استخدام روی دیوار.

به خدا.

 حال همه ی ما خوب است.


ساسی مانکن

ساسی مانکن،عشق قشنگ دخترانه ی  روزگار ما.
ساسی مانکن،منجی عقده ها،معصوم پاک نازک ساق.
ساسی مانکن،خفت خوان نکبتی سفره ها.
ساسی مانکن،فرهنگ نمای،ذات گشا.
ساسی مانکن،لذت همخوابی با هرچه بی غیرتی ست.
ساسی مانکن،یعنی منی که پورن استار خوانم
ساسی مانکن،دردی که با هیچ دیواری نمی توانی بکوبیش.
ساسی مانکن،فرهنگی که شاید سالهاست خوابش برده میان آلت محترم تناسلی آریایی.
 امان،شاید آمده تا یادمان دهد اول آبجی صدا کنیم بعد از بکارت قصه ها گوییم
شاید آمده جک گوی صف های بلند انتظار یارانه ایمان باشد
جلوی عابر بانک محترم،عابر بانکی که این روزها همه پارچه های سبزشان را به آن می بندند.
و خوش به حال سوسن خانوم.تفسیر همه ی دردهای جنوب شهری ست،با آن ابروهای کمانش.

پ.ن.به قول یکی از دوستان با پوزش،به دلیل استفاده از بعضی کلمات نا مناسب.

میدانی؟

میدانی چشم هایی که هر روز میان هزاران پیاده رو سو میزند تا شهوتی را خریدار باشد.
چشم هایی که ذات پنهان امثال من را می نمایاند.
چشم هایش.آن چشم هایش با رژلب قرمزی که انگار باز خلقت شهوت را می خواهد یادم آورد.
لب های گردان با ساقهایی که باز خوش ذاتی من را با منطق فروید اثبات می کند.
وای بر من.وای...
ابهت کاشته بر جوی کنار گذر است حال همیشه ی ماها.


پ.ن:به قول یکی از دوستان(با پوزش).

منم مسلم !

منم مسلم.همونی که هیچوقت هیچ جنس ضعیف مونثی نتونسته کوچکترین تاثیری رو ش بذاره.
منم مسلم،منی که میتونم با حرفام تو رو برگردونم اینجا تا باز بنویسی.تا بگی که نمیری.
منم مسلم،منی که فقط یه حس دارم و یه عشق.اونم مادر.
کسی که هیچ نمیداند از عشق.
منم مسلم،کسی که خوب میداند هوس های بچه دبیرستانی یعنی چه.
منم مسلم،یه مرد.که هیچوقت به هیچ روسپی ای خیانت نکرده چه رسد به بقیه.
منم مسلم،حرمت دار همه ی نگاههایی که هر روز میبیننم و هر روز باید توضیح دهم و بفهمانم.
اینقدر دم از نافهمی بقه نزن.
بفهمانم این را که،نیستم من آن هرزه چشم تیز تهرانی.
منم مسلم  و تو به گمانم یکی از همان دختر دبیرستانی ها.
من مرد م.فقط برای نان التماس میکنم و بس.
نمی دانم اما قدر نگاههایی که ملتمس عشق اند(خودت را عشق فرض نکن) را بدان.
برو.اینجاها جای بی ثیات ها نیست.
برو پی همان وبلاگ هایی که هر کدامشان 6 ماه بیشتر عمر نمی کنند و هر روزشان چهچه و به به هر متنی است که میخوانند و به گمانم کمتر هم میفهمند.

پ.ن:متنی سانسوری در جوابیه یه مثلا فهیم.
پ.ن2:اینجا آنی ام که خود خواهم،نه آنکه تو فهمی.