من و دیگر هیچ

وقتی ارزش ها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند

من و دیگر هیچ

وقتی ارزش ها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند

روزگار


بعضی ها با کت و شلوار

بعضی ها با فروختن خود

بعضی ها با شکم

بعضی ها با تسبیح

و بضی ها با فروختن زندگیشان روزگار خود را می گذرانند.

شما چگونه طی میکنید روزگار را؟

پ.ن.خدایا خیلی شانس آوردی که فروشی نیستی،خیلی.


انتخاب

انتخاب دانشگاه معلم برای یکی از دانش آموزان (دوستم)

1.دانشگاه غیرانتفاعی شیراز

2.دانشگاه دولتی اصفهان

3.دانشگاه دولتی بوشهر

4. . . .

خب کسی که نمیتونه دانشگاه آزاد قبول بشه دانشگاه دولتی رو چه جوری . . .(اونم مال اصفهان)

پ.ن.بعضی موقع ها آدم به خودش امیدوار میشه.


مادر

شاید روزت را فراموش کنم اما شب هایی را که برایم بیدار ماندی را هرگز.

روزت مبارک ای جومونگ من.



پ.ن.ولنتاین رو به هر آدم نا محرم و بی غیرتی و مزخرفی تبریک گفتی.

به مادرت بگو  " دوستت دارم مادر ".

میدانی؟

میدانی چشم هایی که هر روز میان هزاران پیاده رو سو میزند تا شهوتی را خریدار باشد.
چشم هایی که ذات پنهان امثال من را می نمایاند.
چشم هایش.آن چشم هایش با رژلب قرمزی که انگار باز خلقت شهوت را می خواهد یادم آورد.
لب های گردان با ساقهایی که باز خوش ذاتی من را با منطق فروید اثبات می کند.
وای بر من.وای...
ابهت کاشته بر جوی کنار گذر است حال همیشه ی ماها.


پ.ن:به قول یکی از دوستان(با پوزش).

اثبات

فرق بین لباس های من و دوستم ۱۰۰ هزار تومنه. 


یه چیز هایی واقعا وجود دارن ولی نمیشه اثباتش کنی.
مثل وجود خدا.

فاطمه(س)

 

 

شهادت مادرم فاطمه افسانه نیست.

غصه

  

ما در جست و جوی تکه ای نان هستیم و شما
بزرگترین مشکلتان این است که
شب با کدام لباس خواب بخوابید. 

پ.ن.غصه نخور جیب های من هم صدای سکه می دهند.